پنجشنبه ۰۹ فروردین ۰۳

توضیحات جالب جیمز منگولد در مورد رازهای موفقیت فیلم لوگان

۱۷۷ بازديد


جیمز منگولد در سال ۲۰۱۷ میلادی با فیلم Logan (لوگان)، ولورینِ هیو جکمن را رستگار کرد. حالا او با افشای برخی از رازهای موفقیت اثر، رابطه‌ی خاص خود به‌عنوان یک فیلم‌ساز با آثار کامیک‌بوکی را شرح داده است.

استیون مرچنت، پاتریک استوارت و صد البته دافنه کین با «لوگان» فرصت قابل توجهی برای جلب نظرها داشتند؛ فیلمی که خود کارگردان آن می‌گوید ارتباط پیچیده‌ای با سینمای ابرقهرمانی دارد و شاید موقع آفرینش دقایقش بیشتر از هر مورد دیگر می‌خواست روی ارائه‌ی درست لحظه‌ی پایانی ولورین/لوگانِ به‌خصوصی تمرکز داشته باشد که هیو جکمن سال‌ها توانست او را به تصویر بکشد. برای درک ابتدایی موفقیت او در انجام این کار هم تنها می‌توان به دو فیلم X-Men اخیر نگاه کرد که کلاس درس فاجعه‌آفرینی در سینمای ابرقهرمانی هستند. به بیان واضح‌تر «لوگان» نه متعلق به مجموعه‌ی کاملا موفق و درخشانی بود و نه از همان ابتدا استودیو می‌توانست به موفقیت آن مطمئن شود. بالاخره حتی امروز هم فیلم‌های ابرقهرمانی به‌سادگی اجازه‌ی اکران با درجه‌ی سنی بزرگ‌سال را دریافت نمی‌کنند؛ مخصوصا وقتی نه چه در ظاهر و چه در باطن کمدی که کاملا جدی و به‌معنی واقعی کلمه تلخ باشند. با همه‌ی این‌ها «لوگان» با بودجه‌ی حدودا ۹۷ تا ۱۲۷ میلیون دلاری خلق شد، با ۶۱۹ میلیون دلار فروش جهانی به خوبی سودآوری کرد و از همه مهم‌تر توانست مخاطب‌های حرفه‌ای و کارشناس‌های زیادی را نیز واقعا به رضایت از خویش برساند.

دوران خانه‌نشینی‌های اجباری و اختیاری به خاطر مواجهه‌ی جهان با خطر همه‌گیری ویروس کرونا/کووید 19 آسیب‌های زیادی به اهالی هنر هفتم وارد ساخته است؛ سریال‌ها و فیلم‌های در دست تولید گوناگون باید هفته‌ها برای ادامه یافتن مراحل ساخت انتظار بکشند، بسیاری از آثار سینمایی آماده‌ی اکران روزها و حتی ماه‌ها تأخیر را پذیرفتند و سالن‌های پخش و بسیاری از مشاغل سینمایی در خطر مالی جدی قرار دارند.

بااین‌حال شرایط امروز هم مثل اکثر سکه‌ها دو رو دارد و باعث شد برخی کارگردان‌ها به روش‌های مختلف مشغول تماشای فیلم‌های خود و ارائه‌ی اطلاعات جالب درباره‌ی آن‌ها به تماشاگر شوند. اصلا خبر عرضه‌ی فیلم Zack Snyder's Justice League هم از یکی از همین رویدادها بیرون آمد و اینترنت را برای چند روز تسخیر کرد.

چند روز قبل نیز جیمز منگولد، آفریننده‌ی آثاری مانند «فورد دربرابر فراری» برنده‌ی اسکار و فیلم Walk the Line با بازی واکین فینیکس به کمپین QuarantineWatchParty# (تماشای جمعی فیلم در دوران قرنطینه) پیوست و محبوب‌ترین ساخته‌ی خود یا همان «لوگان» را به تماشا نشست. بالاخره فیلم Logan حکم تنها اثر سینمایی بلند در کارنامه‌ی هنری جیمز منگولد را دارد که او همزمان کارگردان، نویسنده و تهیه‌کننده‌ی آن بوده است.

فیلم Logan

(این مقاله بخش‌هایی از فیلم‌نامه‌ی Logan، محصول سال ۲۰۱۷ میلادی را اسپویل می‌کند)

رویداد دیجیتالی برگزارشده به میزبانی وب‌سایت ComicBook با پخش چند تصویر متعلق به مرحله‌ی پیش‌تولید ساخت فیلم Logan کلید خورد که به همه‌ی افراد حاضر در تیم خلق اثر نشان دادند برخی از کاراکترهای اصلی آن باید در کل چه ظاهری داشته باشند. سپس جیمز منگولد عکس‌هایی به ترتیب مرتبط با گفت‌وگوی خود با پاتریک استوارت، بازیگر نقش چارلز فرانسیس اگزاویه/پروفسور ایکس در روز نخست تولید، ظاهر هیو جکمن طی دقایق فیلم‌برداری سکانس افتتاحیه‌ی فیلم و همچنین نخستین تست تصویری انجام‌شده برای اجرای کاراکتر x24/Weapon X توسط این بازیگر استرالیایی را تحویل طرفدارها داد. البته با ذکر این نکته که هنگام آزمایش تصویر چهره‌ی هیو جکمن برای اجرای نقش دشمن ولورین یعنی x24 او هنوز ریش‌های صورت لوگان را داشت. درحالی‌که طبیعتا هنگام اجرای نقش Weapon X در پروسه‌ی اصلی فیلم‌برداری چهره‌ی او از فرمی بسیار متفاوت با صورت نسخه‌ی پیرشده و دردکشیده‌ی لوگان بهره می‌برد.

این تصویرسازی‌ها نقش به خصوصی در شروع آرام تبلیغات فیلم داشتند. چون به اندازه‌ی کافی حس‌وحال متفاوت اثر با خاطرات مخاطب از هر فیلم X-Men را پررنگ می‌کردند. جیمز منگولد می‌گوید در عین رضایت کامل از تصویر لوگان درون آزمایش‌هایی مانند عکس‌برداری از هیو جکمن طی ضبط سکانس ابتدایی فیلم که طی ثانیه‌های آن ولورین کثافت‌هایی را از زیر پوست خود خارج می‌کند و به درون روشویی می‌اندازد، از چهره‌ی او به‌عنوان x24 ناراضی بود؛ تا حدی که برای اطیمنان پیدا کردن از ممکن بودن خلق سکانس‌ها به شکل قابل قبول، تیم گریم موهای جکمن را به اندازه‌ی لازم اصلاح کرد تا او از آزمایش تصویری ایفای نقش Weapon X نیز سربلند بیرون بیاید. نتیجه هم آن شد که طی برخی سکانس‌های اثر، جکمن باید با موهای مصنوعی و گریم مفصل‌تر کاراکتر ولورین/لوگانِ پیرشده را زنده می‌کرد.

فیلم Logan

کم‌وبیش مانند فیلم رازآلود The Conversation به نویسندگی، تهیه‌کنندگی و کارگردان خالق سه‌گانه‌ی «پدرخوانده» (The Godfather) یعنی فرانسیس فورد کاپولا که مارکو بلترامی آهنگ افتتاحیه‌ی «لوگان» را با الهام از آلبوم موسیقی متن دیوید شایر برای آن آفرید، در فیلم Logan پروتاگونیست‌ها آن‌چنان پرحرف به نظر نمی‌رسند. داستان‌گویی تصویری قدرتمند نقش انکارناپذیری در موفقیت فیلم Logan داشت و عجیب نیست که اکنون می‌فهمیم جیمز منگولد چه‌قدر روی اطمینان یافتن از جلوه‌های فیلم خویش حساسیت به خرج داده است.

کارگردان «لوگان» حتی ایده‌های داستانی خود برای آن را در مرحله‌ی پیش‌تولید با بررسی آن‌ها در قالب تصاویر هنری نهایی یا رد می‌کرد. برای نمونه در ابتدا قرار بود مخفی‌گاه لوگان و کالیبان درون یک کارخانه‌ی متروکه‌ی ایالت کنتاکی آمریکا باشد و این دو چارلز اگزاویه را داخل یک مخزن بزرگ نگه‌داری کنند. ولی پس از آن که فیلم‌ساز بیشتر به مسیر سفر شخصیت اصلی در فیلم اندیشید، قرار بر این شد که مخفی‌گاه در خاک مکزیک واقع شود. نتیجه‌ی به چشم آمدن طبیعت بیابان‌گونه‌ی چنین لوکیشنی در طرح‌های هنری چه بود؟ جیمز منگولد تصمیم گرفت محل نگه‌داری پروفسور ایکس را به یک برج ذخیره‌ی آب تبدیل کند. به‌دنبال همین تصمیم هم سازندگان منطقه‌ای مناسب را یافتند، ساختمان‌های اطراف را به شکل مد نظرِ آفریننده‌ی اثر در آوردند و یک برجِ محفظه‌ی آب را هم فقط به خاطر فیلم بنا کردند.

فیلم Logan

برای بسیاری از فیلم‌سازهای قدیمی و جدید رابطه‌ای جدی و انکارناپذیر بین اهمیت قائل شدن واقعی برای جلوه‌ی غالب فریم‌های اثر و استفاده‌ی به‌جا از استوری‌بردها وجود دارد؛ در حد و اندازه‌ای که آلفرد هیچکاک انقدر به آن‌ها اطمینان داشت که گاهی پس از تنظیم همه‌چیز مطابق استوری‌بردهای ترسیم‌شده دیگر تمایل خاصی به کنترل نتیجه‌ی قاب‌بندی به‌صورت شخصی نشان نمی‌داد. جیمز منگولد پس از انتشار سه استوری‌برد جذاب از فیلم Logan که توسط مارک ونا با سابقه‌ی حضور در دپارتمان هنری بیش از ۶۰ پروژه رسم شده‌اند، از این گفت که او همیشه برای آفرینش فیلم‌های خود به درک شدن یک نکته‌ی مهم توسط هنرمندهایی مانند ونا احتیاج دارد:

ترسیم‌کنندگان استوری‌بردهای سینمایی که من با آن‌ها همکاری موفقیت‌آمیز داشتم، همواره می‌دانستند که من در جهان فیلم‌سازی به‌دنبال قاب‌ها و تصاویری می‌گردم که ورای دیالوگ‌ها و در کل کلمات قصه می‌گویند.

«لوگان» را نمی‌شود یک اثر مستقل خواند. زیرا این فیلم از بودجه‌ی استودیویی قابل توجهی استفاده کرد. ولی راستش را بخواهید بودجه‌ی داده‌شده به آن در مقابل سرمایه‌گذاری‌های صورت‌گرفته روی محصولات سینمایی دیگرِ ظاهرا مشابهی که اولا درجه‌ی سنی بزرگ‌سال ندارند و ثانیا عامه‌پسندتر هستند، اصلا زیاد به نظر نمی‌رسد.

به همین خاطر سازندگان اگر به‌دنبال آفرینشِ تقریبا ایده‌آل محصول خویش بودند، باید از تمام داشته‌ها نهایت بهره را می‌بردند. همین هم کاری کرد که استفاده از تک‌تک این طرح‌های تصویری و اطمینان پیدا کردن از ظاهر بسیاری از بخش‌های فیلم به کمک آن‌ها از هدررفت بودجه جلوگیری به عمل بیاورد. بسیاری از سینماروها می‌دانند که برای پروژه‌های بزرگ نیازمند به برخورداری از تعادل مالی گاهی هیچ‌چیز ضروری‌تر از داشتن استوری‌بردهای دقیق و هدفمند نیست. شما هرچه‌قدر پیش از آغاز فیلم‌برداری به شناخت دقیق‌تری از پروژه و چگونگی خلق لحظات گوناگون آن برسید، در مسیر دستیابی به نسخه‌ی نهایی آزمون و خطاهای پرخرج کمتری دارید و به اصطلاح پول کمتری را دور می‌ریزید.فیلم Logan باتوجه‌به همین بودجه نه حتی اگر سازندگانش می‌خواستند امتیاز فیلم‌برداری به ترتیب صفحات فیلم‌نامه را داشت و نه می‌توانست به سراغ جلوه‌های ویژه‌ی کامپیوتری بسیار پرخرج برود. به همین خاطر مثلا سازندگان برای اجرای سکانس تاثیرگذاری حمله‌ی عصبی اگزاویه در محل عمومی روی همه‌ی افراد تکنیکی را امتحان کردند که بخش اصلی آن را اعمال تکان‌های سنگین دستی روی دوربین و سپس کاهش تکان‌های فیلم به کمک نرم‌افزارهای نه‌چندان پیچیده تشکیل می‌دادند. سازندگان به‌تازگی ویدیویی از پشت صحنه‌ی ساخت محصول را پخش کرده‌اند که آزمایش‌های اولیه‌ی کارگردان و فیلم‌بردار «لوگان» با این تکنیک را به نمایش می‌گذارد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.